پایان یک دوره
سال دارد تمام می شود.سال 1403 برای من یک پیام فرستاد. اینکه یک دوره ی پانزده ساله تمام شده است.از حدود 88 تا امسال.آنچه می خواسته ام کرده ام و آنچه می خواستم دارم و این یعنی زندگی نسبت به من بخشنده بوده و شانس آورده ام.حالا وقتش است که دوباره شجاعت چرخیدن داشته باشم.یک شروع تازه و قدردانی از این فرصت اضافه.میخواهم بیشتر ازهمیشه بازگردم به خانه و جاده و تن و تنهایی و نوشتن و آموختن و رفیق و شب و خواب و عشق و...برویم و سبکتر و تمیزتر و قشنگترش کنیم...حالا در آستانه ی چهل و پنج سالگی...برویم سراغ یک پایان بندی باشکوه و بی قاعده...برویم رفیق..خدایان لطفن یاری ام کنید.
مهدی ربی